________________________________________________
از بعد
حسیـــــــــــن
روزه ام را
با آب
باز نمی کنم...
داریم با "حسین، حسین" پیر میشویم
________________________________________________
از بعد
حسیـــــــــــن
روزه ام را
با آب
باز نمی کنم...
داریم با "حسین، حسین" پیر میشویم
روز ظهور تو چه سر افکنده می شوند
آنها که در دعای فرج کم گذاشتند...
سلام بر تو بانوی چشمه های روان،
مادر مهربان شریعت،
همسایه دیوار به دیوار آسمان،
خدیجه بزرگ!
__________________________________________________
اَینَ مِثلُ خدیجة؟
کجاست دیگر مثل خدیجه؟
با کوچ تو ای بانو! دیگر هیچ کاروانی در بیابان دلها ، بیشوقِ کعبه یادت قدم نزد؛
که استواری امروزِ بنای دین، از برکت خشتِ نخستینِ توست،
السّلام علیک ای نور کبری ای نیّره عظمی!
اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ
وَلا تَمْکُرْ بی فی حیلَتِکَ
.............................................................
خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن
و مکر مکن به من با حیله ات...
_________________________________________________________
از کجا خیری به دست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو. نه آن کس که نیکی کند بی نیاز است از کمک تو و رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیری بر تو کند و خوشنودیات نجوید از تحت قدرت تو بیرون رود...
ستایش خدایی را که بهجز او امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم میکرد...و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که گویا گناهی ندارم.
میخوانمت ای آقای من به زبانی که گناه لالش کرده. پروردگارا با تو راز گویم به وسیله دلی که جنایت به هلاکتش کشانده میخوانمت. ای پروردگار من هراسان و خواهانو امیدوار و ترسان، ای مولای من هنگامی که گناهانم را مشاهده میکنم هراسان شوم و چون بزرگواری تو را بینم به طمع افتم. خدایا اگر بگذری بهترین مهرورزی و اگر عذاب کنی ستم نکردهای.
"فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی"
شَهْرُ رَمَضَانَ
الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ
هُدًى لِلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ
.....................................
السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه
.....................................
تقوا یعنی توجه و پائیدن خود؛
مراقبت کردن از خود
و تن به غفلت ندادن...
............................................................................................................
ماه رمضان را که ماه رسیدن به تقوا و ماهی است که روزه آن وسیلهای است برای اینکه انسان به وادی تقوا قدم بگذارد، قدر بدانیم و هر چه ممکن است خودمان را به مرحلهای از دیانت که نامش تقواست، نزدیک کنیم.
تقوا در زندگی انسان، فواید زیادی دارد. از جمله این فواید، یکی این است که انسانِ با تقوا میتواند خود را در لغزشگاهها و دستاندازهای زندگی حفظ کند؛ ولی انسان بی تقوا، نمی تواند. اگر انسان بتواند روح تقوا را ،که عبارت است از مراقبت دائم نسبت به خود و توجّه همیشگی در اعمال و حتّی افکار خود و فعل و تَرکی که به انسان منتسب می شود، در خود به وجود آورد، نتیجهاش این می شود که در امتحانات الهی، سالم می ماند. چون که معنای تقوا عبارت است از توجّه و پاییدن خود؛ مراقبت کردن از خود و تن به غفلت ندادن.
تقوا، یعنی همین که مواطب رفتار خودتان باشید، که خلاف امر و نهی خدا رفتار نکنید، این، معنای تقواست.
یک وقت ممکن است سرِ رشته از دست انسان خارج شود و گناهی هم از او سر بزند. مهم این است که شما مراقب باشید و بنا داشته باشید که گناه نکنید. این، آن روحیه تقواست.
این روحیه هشیاری است که وقتی شما هشیار خودت بودی، هشیار دشمنت هم هستی. وقتی مواظب شیطانِ درون خودت بودی، مراقب شیطان بیرون هم خواهی بود. وقتی شیطان درون ما نتواند، به ما آسیب برساند، شیطانِ بیرون هم به آسانی نخواهد توانست ما را محکوم کند و ضربه وارد سازد. این، آن پیام ماه رمضان است.
"بیانات امام خامنه ای در خطبه های نماز جمعه 29 بهمن 1372"
.......................................................................................................
پ.ن: مطلب در تصویر برگرفته از بیانات ایشان در خطبه های نماز عیدفطر 24 آبان 1383 است.
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً
وَلا لِقَبائِحى ساتِراً
وَلا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ
ظَلَمْتُ نَفْسى
.................................................................
خدایا نیابم براى گناهانم آمرزنده اى
و نه براى کارهاى زشتم پرده پوشى
و نه کسى را که عمل زشت مرا به کار نیک تبدیل کند جز تو،
نیست معبودى جز تو منزهى تو و به حمد تو مشغولم
من به خویشتن ستم کردم...
"فرازی از دعای کمیل"
السلام علیک یا اباعبدالله
.................................................
یا اباعبدالله:
تا تو زمین سجده ای
سر به هوا نمی شوم...
من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم.
سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دُور هم بنشینند. من می بینم کار درستی در این زمینه انجام نمی گیرد و تهاجم به زبان زیاد است. همینطور دارند اصطلاحات خارجی [بهکار می برند]. ننگش می کند کسی که فلان تعبیر فرنگی را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسی یا عربی به کار ببرد؛ ننگشان می کند. این خیلی چیز بدی است؛ این جزو اجزاء فرهنگ عمومی است که باید با این مبارزه کرد.
دوستان! زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیهی آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قارهی هند؛ اینکه عرض می کنم از روی اطلاع است. در آستانه(۱۶) - مرکز حکومت عثمانی - زبان رسمی در یک برههی طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قارهی هند برجستهترین شخصیتها با زبان فارسی حرف می زدند و انگلیسها اولی که آمدند شبه قارهی هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیسها است گرفتند. البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند - که بنده رفتهام دیدهام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم - عاشق زبان فارسیاند؛ اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش می کنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمی کنیم. یواش یواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایی می زنند - هر روزی هم که می گذرد یک چیز جدیدی میآید - ما هم نشنفتهایم. گاهی میآیند یک کلمهای می گویند، بنده می گویم معنای آن را نمی فهمم ، می گویم معنای آن چیست؟ معنا [که] می کنند، تازه ما اطلاع پیدا می کنیم که این کلمه آمده؛ [این] یواش یواش کشانده شده به طبقات و تودهی مردم؛ این خطرناک است. اسم فارسی را با خط لاتین می نویسند! خب چرا؟ چه کسی می خواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟
وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا
وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ
وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ
قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا
................................................
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند،
و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛
و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می کند؛
خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛
و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است!
________________________________________________________________________________________________________
پ.ن1: آیات فوق، آیات شریفه ی 2 و 3 سوره ی مبارکه ی طلاق هستند.
پ.ن2: ادامه ی مطلب تفسیر این آیات و دستورالعملی از حاج آقا نخودکی به امام خمینی (ره) است.
سلام؛
امروز 26 خرداد 1393 تولد زمینی داداش محمد جواد هستش، به معنای واقعی مصداق این جمله که: صدای یک پرواز... فرود یک فرشته ....شروع یک زندگی و آغاز یک معراج انسانی به سمت خدا...
اولین بار که با داداش محمدجواد آشنا شدم، نمی دونم دقیقا چندسال پیش بود اما یادمه اون زمان تلویزیون، سریالی از زندگی نامه اش ساخته بود و پخش می کرد، داداش محمدجواد بعد از شهادتشون با دخترشون خیلی ارتباط داشتند و دخترشون ایشون رو می دیدند و باهاشون صحبت می کردند، بعد از اون سریال نسبت به ایشون اردات خاصی پیدا کردم، گاهی وقتا که به بعضی شهدا سلام می کنم و به ایشون نیز، واقعا حس می کنم که حضور دارند و پاسخ می دهند، یادمه واسه کنکور که درس می خوندم واسه این که انگیزه ام از بین نره یا تلاشم کم نشه، بعضی وقتا یه کارهایی می کردم مثلا این که، روزهای هفته رو تقسیم می کردم و هر روز رو به نام یک شخص می زدم و به ایشون توسل می کردم، سه روز از هفته رو به نام داداش محمدجواد زده بودم، شاید باورکردنی نباشه اما اون سه روز واقعا ارزشمند بودند واسم، حضور ایشون رو به وضوح حس می کردم این که در انجام تمام کارها حتی اعمال عبادی هم کمکم می کردند و کلا وجوشون خیلی پربرکت بود، هیچ وقت اون سه روز رو فراموش نمی کنم، خدایا شکرت، رهبر عزیزمون در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت کشور و استانداران در تاریخ 27آذر 1370 درمورد این شهید عزیز فرمودند: خدا او را غریق رحمت کند، و همچنان که غریبانه مجاهدت کرد و در راه خدا شهید شد، ثواب و اجر شهدای غریب راه خدا را به او ارزانی بدارد.
.........................................................................................
پ.ن1: داداش محمدجواد همون شهید محمدجواد تندگویان هستش که در سال 59 وزیر نفت بودند. که مقام معظم رهبری به زیبایی تمام او را «شهید غریب» خوانده اند.
پ.ن2: شما هم اگه دوست آسمونی دارید، معرفی کنید، اگر که نه، واسه خودتون یک نفر رو انتخاب کنید و بعدها آثار این دوستی رو مطمئن باشید که حس می کنید.
پ.ن3: ادامه ی مطلب یک معرفی کوتاه و یک خاطره ی کوتاه از این شهید بزرگوار هست.