پیمانی که بستیم
خداوند ـ عزّوجلّ ـ فرمود : ای آدم ! تو به وسیله روحی که از من داری حرف می زنی [ یا لازمه روح ات نطق و بیان است] و درک می کنی ولی به واسطه نقصی که جسم ات دارد ، مطالبی را می گویی که عالم به حقیقت آنها نیستی; در حالی که می دانی من خداوند عالم و حکیم هستم ، و من به واسطه همان علم و حکمتی که دارم میان مخلوقات اختلاف به وجود آوردم . و با مشیّت خودم امور آنها را اداره می کنم ، و آنها در مسیر تقدیر و تدبیر من به حرکت وجودی خویش ادامه می دهند . و در خلقت من تغییر نیست . من جن و انس را خلق کردم تا به من عبادت کنند; و بهشت را برای کسانی خلق کردم که به من عبادت کنند و از اوامرم اطاعت نمایند ، و از پیامبرانم تبعیّت کنند .
جهنّم را برای کسانی آفریدم که به من کافر شوند و عصیان کنند; و به پیامبرانم تبعیّت نکنند . من تو و فرزندانت را آفریدم ، در حالی که به شما نیازی نداشتم .(1) بلکه همه شما را برای این آفریدم که آزمایش خود را نشان دهید تا معلوم شود کدام یک از شما در دنیا کارتان خوب و کدام یک از شما اعمالتان بد است . به همین خاطر بود که دنیا و آخرت [ حیات و مرگ ] اطاعت و معصیت ، [ بهشت و جهنّم] را آفریدم . باز هم من با تدبیر و تقدیر و علم نافذم میان صورت ها و اجسام و رنگ ها و عمرهای شان اختلاف به وجود آوردم; و هم چنین در میان روزی ها و طاعت و معصیت شان تفاوت گذارم .
بعضی از آنها را شقی کردم و بعضی را سعید; بعضی را کور و بعضی را بینا; بعضی را کوتاه قد و برخی را بلند قد; بعضی را زیبا و بعضی را زشت; بعضی را عالِم و برخی را جاهل; بعضی را فقیر و بعضی را غنی; بعضی را مطیع و برخی را عاصی; برخی را بیمار و عده ای را سالم; بعضی را زمین گیر و برخی بدون عیب هستند .
همه این کارها لازمه خلقت بوده برای این که آن شخص سالم و بی عیب به آن شخص معیوب نگاه کند ، به خاطر سلامتی اش به من شکر و حمد گوید و آن که عیب دارد به شخص سالم نگاه کند به من متوسّل شود تا به او هم سلامتی بدهم ، و هم چنین به بلای من صبر کنند تا به او پاداشی خوب بدهم . الی آخر حدیث شریف .(2)
1 . خلق نکردم تـا سـودی برم بلکه بر بندگان جودی کنم
2 . کلیات حدیث قدسی ، ترجمه زین العابدین ، کاظمی ، ص9.
منبع؛ کتاب از ازل تا قیامت