یک دانه انار
آورده اند عابدی بر سر کوهی منزل کرده و لحظه ای از یاد خدا غافل نبود . و خداوند یک درخت انار و یک چشمه آبی سرد به او عطا فرموده بود; که از آن انار می خورد و از آب می آشامید و رفع خباثت و نجاست می کرد . تا مدّت شش صد سال به این نحو می زیست روزی از خداوند خواست که او را در حال سجده قبض روح کند ، تا فردای قیامت سر از سجده بر دارد . و خداوند حاجت عابد را برآورده کرد .
آن وقت خداوند عالم می فرماید : به رحمت من داخل بهشت شو .
عابد عرض می کند : خدایا ! پس اجر و مزد عبادت شش صد سال من چه شد ، که مرا به رحمت خود داخل بهشت می گردانی .
خطاب رسید : ای ملائک ! این بنده عدل ما را می خواهد . معادله و مقابله کنید عبادت های او را با نعمت هایی که در دنیا به او عطا کردم . وقتی که مقابله می کنند ، می بیند که تمام عبادت های او مقابله نمی کند با یک دانه انارها که هر روز می خورده است . آن وقت خطاب می رسد : شکر نعمت های دیگرم کجاست . عابد وقتی این سخن را می شنود ، سر خجالت پیش می افکند . خطاب می رسد : او را ببرید به جهنّم . آن بنده فریاد می کند ، خدایا ! بد کردم; . . . با من به فضل خود رفتار کن و مرا به رحمت خود داخل بهشت گردان . آن وقت حق تعالی او را داخل بهشت می کند .
منبع؛کتاب از ازل تا قیامت
باسلام
آنها که از اسارت ها رهیده اند و به عشق حق رسیده اند و در حد وظیفه زندگی می کنند .جز با امر او جز با حکم او جز با اشاره او به راهی نمی روند اما
با یک اشاره اش با سر می روند.
ع.ص
اگر با تبادل لینک با فرهنگ پرواز موافقید،لطفا ما را با همین نام لینک کنید و سپس به ما اطلاع دهید تا شما را لینک نماییم.
http://farhangeparvaz.blog.ir
باتشکر
ایام فاطمیه تسلیت
فرهنگ پرواز